پرش به محتوا

دین ودایی

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
(تغییرمسیر از دین ودائی)
گسترش فرهنگ ودایی در اواخر دوره ودایی. آریاورته محدود به شمال غربی هند و دشت غربی گنگ بود، در حالی که مگده بزرگ در شرق توسط هندوآریایی‌های غیر ودایی اشغال شده بود.[۱][۲] محل شاخهها با رنگ عنابی مشخص شده است.

دین ودایی تاریخی که ودایی‌گری یا ودیسم و گاهی هندوئیسم باستان یا هندوئیسم ودایی[الف] نیز نامیده می‌شود، شامل ایده‌ها و اعمال دینی رایج در میان برخی از مردم هندوآریایی شبه‌قاره شمال غربی هند (پنجاب و دشت غربی رود گنگ) در طول دوره ودایی (الگو:حدوداً ۱۵۰۰–۵۰۰ پیش از میلاد) بود.[۳][۴][۵][۶] این ایده‌ها و اعمال در متون ودایی یافت می‌شوند و برخی از آیین‌های ودایی هنوز هم امروزه انجام می‌شوند.[۷][۸][۹] دین ودایی یکی از سنت‌های اصلی است که هندوئیسم مدرن را شکل داد، اگرچه هندوئیسم امروزی به طور قابل توجهی با دین ودایی تاریخی متفاوت است.[۵][۱۰][الف] دین ودایی ریشه در فرهنگ و دین هند و ایرانی فرهنگ‌های سینتاشتا (الگو:حدوداً ۲۲۰۰–۱۷۵۰ پیش از میلاد) و آندرونووو (الگو:حدوداً ۲۰۰۰–۱۱۵۰ پیش از میلاد) استپ اوراسیا دارد.[۱۱][ب] این دین هند و ایرانی "باورها و اعمال دینی متمایزی"[۱۲][پ] از فرهنگ باختر-مرو (BMAC؛ ۲۲۵۰–۱۷۰۰ پیش از میلاد) غیر هندوآریایی جنوب آسیای مرکزی اقتباس کرد، زمانی که قبایل دامدار هندوآریایی در اوایل هزاره دوم پیش از میلاد به عنوان یک قوم جداگانه در آنجا ساکن شدند. از BMAC قبایل هندوآریایی مهاجرت کردند به منطقه شمال غربی شبه‌قاره هند، و دین ودایی در آنجا در دوره ودایی اولیه (الگو:حدوداً ۱۵۰۰–۱۱۰۰ پیش از میلاد) به عنوان گونه‌ای از دین هندوآریایی، تحت تأثیر بقایای اواخر تمدن دره سند (۲۶۰۰–۱۹۰۰ پیش از میلاد) توسعه یافت.[۱۳] در دوره ودایی متأخر (حدود ۱۱۰۰–۵۰۰ پیش از میلاد)، برهمانیسم از دین ودایی نشأت گرفت و به عنوان ایدئولوژی پادشاهی کورو-پانچالا گسترش یافت و پس از زوال پادشاهی کورو-پانچالا و تسلط حوزه فرهنگی غیرودایی مگده، به منطقه وسیع‌تری گسترش یافت. برهمانیسم یکی از تأثیرات عمده‌ای بود که هندوئیسم معاصر را شکل داد، زمانی که با میراث دینی غیرودایی هندوآریایی دشت شرقی گنگ (که بودیسم و جینیسم نیز از آن نشأت گرفتند) و با سنت‌های دینی محلی ترکیب شد.[۱][۲][web ۱][۱۴][الف] آیین‌ها و قربانی‌های خاص دین ودایی شامل، از جمله موارد دیگر: آیین‌های سوما؛ آیین‌های آتش شامل پیشکش‌ها (هاویر)؛ و اشوامده (قربانی اسب).[۱۵][۱۶] مراسم تدفین و همچنین سوزاندن جسد از دوره ریگودا دیده می‌شود.[۱۷] خدایان مورد تأکید در دین ودایی شامل دیائوس، ایندره، آگنی، رودره و وارونه هستند، و مفاهیم مهم اخلاقی شامل ساتیا و ریتا می‌شوند.

اصطلاح‌شناسی

[ویرایش]

ودیسم و برهمانیسم

[ویرایش]

«ودیسم» به قدیمی‌ترین شکل دین ودایی اشاره دارد، زمانی که هندوآریایی‌ها در هزاره دوم پیش از میلاد در چندین موج وارد دره رود سند شدند. «برهمانیسم» به شکل توسعه‌یافته‌تر دوره ودایی متأخر اشاره دارد که در حدود ۱۰۰۰ پیش از میلاد در حوضه گنگ شکل گرفت.[۱۸][ت] به گفته هسترمن، «به دلیل اهمیت دینی و قانونی که برای طبقه برهمن (روحانی) جامعه قائل است، به طور غیررسمی به عنوان برهمانیسم شناخته می‌شود.»[۱۸] در دوره ودایی متأخر، برهماناها و اوپانیشادهای اولیه تألیف شدند.[۱۹] هم وادیسم و هم برهمانیسم وداها را مقدس می‌دانند، اما برهمانیسم فراگیرتر است و آموزه‌ها و مضامینی فراتر از وداها را با اعمالی مانند پرستش معبد، پوجا، مراقبه، ترک دنیا، گیاهخواری، نقش گورو و دیگر عناصر غیرودایی مهم در زندگی دینی هندو در بر می‌گیرد.[۱۸]

هندوئیسم باستان و هندوئیسم ودایی

[ویرایش]

اصطلاحات «هندوئیسم باستان» و «هندوئیسم ودایی» نیز در اشاره به دین ودایی باستان به کار رفته‌اند.[الف] به گفته هاینریش فون اشتینتکرون، در نشریات غربی قرن نوزدهم، اعتقاد بر این بود که دین ودایی متفاوت و بی‌ارتباط با هندوئیسم است. در عوض، تصور می‌شد که هندوئیسم از طریق فرقه‌های مبتنی بر پوروهیتا، تنتراها و باکتی با حماسه‌های هندو و پوراناها مرتبط است.[۲۰] در واکنش به استعمار غربی و تبلیغات (پروتستان)، جنبش‌های اصلاحات هندو مانند براهما سماج و نئو-ودانتا در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، «خرافات» هندوئیسم پورانیک را که به نظر آنها از میراث ودایی منحرف شده بود، رد کردند و در عوض، بازگشت به وداها و احیای یک هندوئیسم باستانی «تصوری»[۲۱] اصیل، عقلانی و یکتاپرست را با جایگاهی برابر با مسیحیت پروتستان تبلیغ کردند.[۲۰][۲۲] در قرن بیستم، تأکید نئو-هندو بر ریشه‌های ودایی و درک بهتر دین ودایی و میراث و الهیات مشترک آن با هندوئیسم معاصر، باعث شد که محققان دین ودایی تاریخی را به عنوان نیای هندوئیسم مدرن در نظر بگیرند.[۲۰] اکنون عموماً پذیرفته شده است که دین ودایی تاریخی پیشینه‌ای برای هندوئیسم مدرن است، اما این دو یکسان نیستند زیرا شواهد متنی نشان می‌دهند که تفاوت‌های چشمگیری بین این دو وجود دارد.[الف] این تفاوت‌ها شامل اعتقاد به جهان پس از مرگ به جای مفاهیم تناسخ و سامسارا است که بعدها توسعه یافتند.[۲۳]الگو:صفحه مورد نیاز با این حال، در حالی که «معمولاً آموزش داده می‌شود که آغاز هندوئیسم تاریخی از حدود آغاز عصر مشترک است»، زمانی که «گرایش‌های کلیدی، عناصر حیاتی که در سنت‌های هندو گنجانده می‌شوند، به طور جمعی گرد هم آمدند»،[۲۴] برخی از محققان اصطلاح «هندوئیسم» را شامل وادیسم و برهمانیسم، علاوه بر سنتز اخیر، در نظر گرفته‌اند.[۲۵]

خاستگاه و توسعه

[ویرایش]

دین ودایی هندوآریایی

[ویرایش]

دین ودایی به باورهای دینی برخی از قبایل هندوآریایی ودایی، آریاها،[۲۶][۲۷][ث] که پس از فروپاشی تمدن دره سند به منطقه دره رود سند در شبه‌قاره هند مهاجرت کردند، اشاره دارد.[۳][ب] دین ودایی و برهمانیسم بعدی، بر اسطوره‌ها و ایدئولوژی‌های آیینی وداها متمرکز است، و از اشکال آگامیک، تانتریک و فرقه‌ای دین هندی متمایز است که به اقتدار منابع متنی غیرودایی متوسل می‌شوند.[۳] دین ودایی در وداها شرح داده شده و با ادبیات ودایی حجیم، از جمله اوپانیشادهای اولیه، که توسط مکاتب مختلف روحانی تا دوران مدرن حفظ شده‌اند، مرتبط است.[۳][۲۹] این دین در دشت غربی گنگ در دوره ودایی اولیه از حدود ۱۵۰۰–۱۱۰۰ پیش از میلاد وجود داشت،[۳۰][ج] و در دوره ودایی متأخر (حدود ۱۱۰۰–۵۰۰ پیش از میلاد) به برهمانیسم توسعه یافت.[۱۴][۳۳] دشت شرقی گنگ تحت سلطه مجموعه دیگری از هندوآریایی‌ها بود که ایدئولوژی برهمایی بعدی را رد کرده و منجر به پیدایش جینیسم و بودیسم و امپراتوری مائوریا شد.[۱][۲]

ریشه‌های هندواروپایی و التقاط

[ویرایش]

هندوآریایی‌ها گویشوران شاخه‌ای از خانواده زبان‌های هندواروپایی بودند که در فرهنگ سینتاشتا سرچشمه گرفت و در فرهنگ آندرونووو توسعه یافت و به نوبه خود از فرهنگ کورگان استپ‌های آسیای مرکزی نشأت گرفت.[۱۱][ب][چ]دوره پیشنهادی رایج برای عصر ودایی اولیه به هزاره دوم پیش از میلاد بازمی‌گردد.[۵۳] باورها و اعمال ودایی دوران پیشاکلاسیک ارتباط نزدیکی با دین فرضی دین هندواروپایی بدوی داشت،[۵۴][ح] و ارتباطاتی با آیین‌های فرهنگ آندرونووو نشان می‌دهد که مردم هندوآریایی از آن نشأت گرفته‌اند.[۲۶] به گفته آنتونی، دین هندی باستان احتمالاً در میان مهاجران هندواروپایی در منطقه تماس بین رود زرافشان (ازبکستان کنونی) و ایران (کنونی) پدید آمد.[۵۵] این دین "مخلوطی التقاطی از عناصر قدیمی آسیای مرکزی و عناصر جدید هندواروپایی"[۵۵] بود که "باورها و اعمال دینی متمایزی"[۱۲] از فرهنگ باختر-مرو (BMAC) وام گرفته بود.[۱۲] این تأثیر التقاطی حداقل توسط ۳۸۳ واژه غیرهندواروپایی که از این فرهنگ وام گرفته شده‌اند، از جمله خدای ایندره و نوشیدنی آیینی سوما، قابل تشخیص است.[۵۶] به گفته ساموئل، این الهیات التقاطی در دوره بعد، در دین ودایی منعکس شد.[۳۶]

دوره ودایی

[ویرایش]

متون ودایی در دوره ودایی (الگو:حدوداً ۱۵۰۰–۵۰۰ پیش از میلاد) در شمال غربی هند سروده شدند.[۱۴] این متون شامل چهار سامهیتا (ریگ ودا، یجور ودا، سامه ودا و آتاروا ودا) است که قدیمی‌ترین آن‌ها ریگ ودا است که قدمت آن به حدود ۱۵۰۰–۱۲۰۰ پیش از میلاد می‌رسد.[۳۱] وداها، آیین‌های قربانی و الهیات مرتبط را در خود جای داده‌اند.[۳] دین ودایی اولیه از طریق ریگ ودا توصیف شده است و به خدایانی مانند دیائوس (احتمالاً یک خدای آسمان هندواروپایی پیشین)، ایندره (خدای جنگ، تندر و باران)، آگنی (الهه آتش و قربانی)، سوریا (خدای خورشید) و وارونه (خدای نظم و قانون) پرستش می‌کرد.[۳۶] ریتا مفهوم مهم نظم و حقیقت بود و قربانی‌ها (یاجنا) روش اصلی عبادت بودند که در آن پیشکش‌ها به آتش ریخته می‌شد و برای خدایان آوازهای ودایی خوانده می‌شد.[۵۷] در دوره ودایی متأخر (حدود ۱۱۰۰–۵۰۰ پیش از میلاد)، برهمانیسم ظهور کرد.[۱۴][۳۳] برهمانیسم ایدئولوژی آیین قربانی و اهمیت اجتماعی طبقه برهمن بود.[۳۳] آیین‌های قربانی بزرگ توسط پادشاهان انجام می‌شد و شامل پیشکش و بازخوانی فرموله‌های ودایی می‌شد.[۵۸] در دوره ودایی متأخر، متون جدیدی نیز توسعه یافتند که شامل برهماناها و اوپانیشادها بودند. برهماناها تفاسیر منثور آیین‌های ودایی بودند که معنای آن‌ها را تشریح می‌کردند و دستورالعمل‌هایی برای اجرای آن‌ها ارائه می‌دادند.[۵۹] اوپانیشادها بحث‌های فلسفی و مفاهیم جدیدی را ارائه می‌دادند.[۶۰]

ویژگی‌ها

[ویرایش]

دین ودایی به قربانی و آیین‌ها، به ویژه یجنا (قربانی آتش) با زمزمه مانتراها، متکی بود.[۵۷] خدایان و الهه‌های ودایی شامل ایندره، آگنی و وارونه بودند و همچنین عناصر طبیعت مانند آتش، خورشید و باد.[۵۷] مفهوم ریتا (نظم، حقیقت) نقش محوری داشت.[۵۷] در دوره ودایی متأخر، تغییرات قابل توجهی رخ داد که منجر به ظهور برهمانیسم شد. آیین‌های قربانی پیچیده‌تر شدند و اهمیت طبقه برهمن (روحانیون) افزایش یافت. اوپانیشادها مفاهیم فلسفی جدیدی را ارائه می‌دادند که بر برهمن (روح نهایی) و آتمان (خود فردی) تأکید داشتند.[۶۰] مفهوم سامسارا (چرخه تولد و مرگ) و کارما (عمل و عواقب آن) در اوپانیشادها ظهور کرد، اگرچه به‌طور کامل توسعه نیافت.[۲۳] این مفاهیم در هندوئیسم بعدی نقش مهمی پیدا کردند.

روابط با ادیان بعدی

[ویرایش]

دین ودایی باستانی، پیشینه‌ای برای هندوئیسم است،[۱۵][۸][۹] و به‌طور قابل توجهی با هندوئیسم مدرن متفاوت است.[۱۰][الف] برخی از آیین‌های ودایی، مانند هاوان، هنوز هم در هندوئیسم امروزی انجام می‌شوند، اما خدایان و تأکیدات متفاوت هستند.[۷] در دین ودایی، خدایانی مانند ایندره، آگنی و وارونه اهمیت زیادی داشتند، در حالی که در هندوئیسم امروزی، خدایانی مانند ویشنو، شیوا و دوی اهمیت بیشتری دارند.[۶۱] مفاهیم سامسارا و کارما که در هندوئیسم مرکزی هستند، تنها در اواخر دوره ودایی ظاهر شدند و به‌طور کامل توسعه نیافتند.[۲۳] مفهوم موکشا (آزادی از چرخه تولد و مرگ) نیز در اوپانیشادها توسعه یافت.[۲۳] برهمانیسم که از دین ودایی متأخر نشأت گرفت، تأثیر عمده‌ای بر شکل‌گیری هندوئیسم داشت. با این حال، هندوئیسم امروزی همچنین شامل سنت‌های دینی غیرودایی است که از مناطق مختلف شبه‌قاره هند ناشی می‌شوند.[۱][۲]

جستارهای وابسته

[ویرایش]

یادداشت‌ها

[ویرایش]
  1. ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ ۱٫۳ ۱٫۴ ۱٫۵ خطای یادکرد: خطای یادکرد:برچسب <ref>‎ غیرمجاز؛ متنی برای یادکردهای با نام هندوئیسم ودایی وارد نشده است. (صفحهٔ راهنما را مطالعه کنید.).
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ هندوآریایی‌ها دامدار بودند[۱۴] که پس از فروپاشی تمدن دره سند به شمال غربی هند مهاجرت کردند،[۲۸][۳۴][۳۵] و زبان[۳۶] و دین خود را با خود آوردند.[۳۷][۳۸] آن‌ها با هندوآریایی‌هایی که پادشاهی میتانی را در شمال سوریه تأسیس کردند[۳۹] (حدود ۱۵۰۰–۱۳۰۰ پیش از میلاد) ارتباط نزدیک داشتند.
    هر دو گروه ریشه در فرهنگ آندرونووو[۴۰] در دوره باخترمارگیانا، در افغانستان شمالی کنونی،[۳۹] و با هندوایرانی‌ها مرتبط بودند که در حدود ۱۸۰۰–۱۶۰۰ پیش از میلاد از آن‌ها جدا شدند.[۴۱] ریشه‌های آن‌ها به فرهنگ سینتاشتا برمی‌گردد، با قربانی‌های تدفینی که شباهت‌های نزدیکی با آیین‌های تدفینی قربانی در ریگ ودا نشان می‌دهند.[۴۲]
    مهاجرت‌ها احتمالاً شامل گروه‌های کوچک مردم بود.[۱۱] جاناتان مارک کنویر (۱۹۹۸) اشاره می‌کند که «هیچ شواهد باستان‌شناختی یا بیولوژیکی برای تهاجم یا مهاجرت‌های جمعی به دره سند بین پایان دوره هاراپا، حدود ۱۹۰۰ پیش از میلاد و آغاز دوره تاریخی اولیه در حدود ۶۰۰ پیش از میلاد وجود ندارد.»[۴۳]
    برای مروری بر تحقیقات مرتبط کنونی، به منابع زیر مراجعه کنید.[۴۴][۴۵][۴۶][۱۱]
  3. خطای یادکرد: خطای یادکرد:برچسب <ref>‎ غیرمجاز؛ متنی برای یادکردهای با نام BMAC وارد نشده است. (صفحهٔ راهنما را مطالعه کنید.).
  4. برای شرح مفصل تحولات دینی و اجتماعی-سیاسی جامعه ودایی متأخر، (ویتزل ۱۹۹۵) را ببینید.
  5. مایکلز: «آن‌ها خود را آریا ('آریایی‌ها'، به معنای لغوی 'مهمان‌نواز'، از ودایی آریا، 'خانگی، مهمان‌نواز') می‌نامیدند، اما حتی در ریگودا، آریا یک مرز فرهنگی و زبانی را نشان می‌دهد و نه فقط یک مرز نژادی.»[۲۸]
  6. تاریخ دقیق برای آغاز دوره ودایی ممکن نیست. ویتزل بازه‌ای بین ۱۹۰۰ و ۱۴۰۰ پیش از میلاد را ذکر می‌کند.[۳۱] فلود (۱۹۹۶) ۱۵۰۰ پیش از میلاد را ذکر می‌کند.[۳۲]
  7. برخی از نویسندگان و باستان‌شناسان به دلیل فقدان شواهد باستان‌شناختی و نشانه‌های تداوم فرهنگی،[۲۸] و در عوض فرضیه‌پردازی یک روند آهسته همگون‌سازی فرهنگی[۲۸] یا تحول،[۳۴] با مفهوم مهاجرت هندوآریایی‌ها به هند مخالفت کرده‌اند.[۴۷][۴۸][۲۸][۴۹] به گفته اوپیندر سینگ، «وطن اصلی هندواروپایی‌ها و هندوآریایی‌ها موضوع بحث مداوم بین زبان‌شناسان، مورخان، باستان‌شناسان و دیگران است. دیدگاه غالب این است که هندوآریایی‌ها به عنوان مهاجر به این شبه‌قاره آمدند. دیدگاه دیگر، که عمدتاً توسط برخی از محققان هندی طرفداری می‌شود، این است که آن‌ها بومی این شبه‌قاره بودند.»[۴۹] ادوین برینت از اصطلاح «مناقشه هندوآریایی» برای چشم‌پوشی از نظریه مهاجرت هندوآریایی و برخی از مخالفان آن استفاده کرد.[۵۰]
    مالوری و آدامز اشاره می‌کنند که دو نوع مدل «از اعتبار بین‌المللی قابل توجهی برخوردارند»، یعنی فرضیه آناتولی و مهاجرت از استپ‌های اوراسیا.[۵۱] داده‌های زبانی و باستان‌شناختی به وضوح تغییر فرهنگی پس از ۱۷۵۰ پیش از میلاد را نشان می‌دهند،[۲۸] در حالی که داده‌های زبانی و دینی به وضوح پیوندهای با زبان‌ها و دین هندواروپایی را نشان می‌دهند.[۵۲] به گفته سینگ، «دیدگاه غالب این است که هندوآریایی‌ها به عنوان مهاجر به این شبه‌قاره آمدند.»[۴۹]
    مروری بر «موضع بومی‌گرایانه» را می‌توان از برینت و پاتون (۲۰۰۵) به دست آورد.[۵۰] همچنین مقاله آریایی‌های بومی را ببینید.
  8. برای مروری بر نشریات تا سال ۱۹۹۷ در این زمینه، کوزمینا (۲۰۰۷)، The Origin of the Indo-Iranians، ص. ۳۳۹ را ببینید.

منابع

[ویرایش]
  1. ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ ۱٫۳ برونخورست 2007.
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ ۲٫۳ ساموئل 2010.
  3. ۳٫۰ ۳٫۱ ۳٫۲ ۳٫۳ ۳٫۴ هسترمن, 2005 & صص9552–9553.
  4. "Vedic religion". Encyclopedia Britannica. ۲۱ سپتامبر ۲۰۲۴.
  5. ۵٫۰ ۵٫۱ سولیوان, 2001 & ص9.
  6. ساموئل, 2010 & صص97–99، 113–118.
  7. ۷٫۰ ۷٫۱ نایپ, 2015 & صص41–45، 220–223.
  8. ۸٫۰ ۸٫۱ خطای یادکرد: خطای یادکرد:برچسب <ref>‎ غیرمجاز؛ متنی برای یادکردهای با نام Witzel۲۰۰۴ وارد نشده است. (صفحهٔ راهنما را مطالعه کنید.).
  9. ۹٫۰ ۹٫۱ خطای یادکرد: خطای یادکرد:برچسب <ref>‎ غیرمجاز؛ متنی برای یادکردهای با نام Witzel_Kalasha وارد نشده است. (صفحهٔ راهنما را مطالعه کنید.).
  10. ۱۰٫۰ ۱۰٫۱ مایکلز, 2004 & ص38.
  11. ۱۱٫۰ ۱۱٫۱ ۱۱٫۲ ۱۱٫۳ آنتونی 2007.
  12. ۱۲٫۰ ۱۲٫۱ ۱۲٫۲ بکویت, 2011 & ص32.
  13. وایت 2003.
  14. ۱۴٫۰ ۱۴٫۱ ۱۴٫۲ ۱۴٫۳ ۱۴٫۴ ویتزل 1995.
  15. ۱۵٫۰ ۱۵٫۱ خطای یادکرد: خطای یادکرد:برچسب <ref>‎ غیرمجاز؛ متنی برای یادکردهای با نام Prasoon وارد نشده است. (صفحهٔ راهنما را مطالعه کنید.).
  16. Griffith, Ralph Thomas Hotchkin (1987) [1899]. The Texts of the White Yajurveda. Translated with a popular commentary (Reprint ed.). Benaras: E. J. Lazarus and Co. ISBN 81-215-0047-8.
  17. Stephanie Jamison (2015). The Rigveda — Earliest Religious Poetry of India. Oxford University Press. pp. 1393, 1399. ISBN 978-0190633394.
  18. ۱۸٫۰ ۱۸٫۱ ۱۸٫۲ "Vedism and Brahmanism | Encyclopedia.com". www.encyclopedia.com. Retrieved 2024-08-02.
  19. McClelland, Norman C. (2018-10-15). Encyclopedia of Reincarnation and Karma (به انگلیسی). McFarland. p. 48. ISBN 978-0-7864-5675-8.
  20. ۲۰٫۰ ۲۰٫۱ ۲۰٫۲ فون اشتینتکرون, 2005 & صص231–237 با پاورقی‌ها.
  21. ماناتوکارن 2024, p. "هندوئیسم تصوری".
  22. فلود, 2020 & ص58.
  23. ۲۳٫۰ ۲۳٫۱ ۲۳٫۲ ۲۳٫۳ لاوماکیس 2008.
  24. ولبن, 2004 & ص33.
  25. فون اشتینتکرون, 2005 & ص231.
  26. ۲۶٫۰ ۲۶٫۱ کوزمینا, 2007 & ص319.
  27. سینگ, 2008 & ص185.
  28. ۲۸٫۰ ۲۸٫۱ ۲۸٫۲ ۲۸٫۳ ۲۸٫۴ ۲۸٫۵ مایکلز, 2004 & ص33.
  29. جامیسون et al.
  30. مایکلز, 2004 & صص32–36.
  31. ۳۱٫۰ ۳۱٫۱ ویتزل, 1995 & صص3–4.
  32. فلود, 1996 & ص21.
  33. ۳۳٫۰ ۳۳٫۱ ۳۳٫۲ برونخورست, 2016 & صص9–10.
  34. ۳۴٫۰ ۳۴٫۱ فلود, 1996 & صص30–35.
  35. هیلتبیتل, 2007 & ص5.
  36. ۳۶٫۰ ۳۶٫۱ ۳۶٫۲ ساموئل, 2010 & صص53–56.
  37. فلود, 1996 & ص30.
  38. هیلتبیتل, 2007 & صص5–7.
  39. ۳۹٫۰ ۳۹٫۱ آنتونی, 2007 & ص454.
  40. آنتونی, 2007 & صص410–411.
  41. آنتونی, 2007 & ص408.
  42. آنتونی, 2007 & صص375، 408–411.
  43. Kenoyer, M. (1998). Ancient Cities of the Indus Valley Civilization. Oxford, U.K.: Oxford University Press. p. 174.
  44. Witzel, Michael (2001). "Autochthonous Aryans? The Evidence from Old Indian and Iranian Texts" (PDF). Electronic Journal of Vedic Studies (EJVS). 7 (3): 1–93.
  45. Ratnagar, Shereen (2008). "The Aryan homeland debate in India". In Kohl, P. L.; Kozelsky, M.; Ben-Yehuda, N. (eds.). Selective Remembrances: Archaeology in the construction, commemoration, and consecration of national pasts. pp. 349–378.
  46. Bhan, Suraj (2002). "Aryanization of the Indus Civilization". In Panikkar, K. N.; Byres, T. J.; Patnaik, U. (eds.). The Making of History. pp. 41–55.
  47. برینت 2001.
  48. برینت، ادوین. ۲۰۰۱. The Indo-Aryan Controversy, ص. ۳۴۲[نیازمند شفاف‌سازی]
  49. ۴۹٫۰ ۴۹٫۱ ۴۹٫۲ سینگ, 2008 & ص186.
  50. ۵۰٫۰ ۵۰٫۱ برینت & پاتون 2005.
  51. مالوری et al.
  52. فلود, 1996 & ص33.
  53. Pletcher, Kenneth (2010). The History of India. Britannica Educational Publishing. p. 60.
  54. Roger D. Woodard (18 August 2006). Indo-European Sacred Space: Vedic and Roman Cult. University of Illinois Press. pp. 242–. ISBN 978-0-252-09295-4.
  55. ۵۵٫۰ ۵۵٫۱ آنتونی, 2007 & ص462.
  56. آنتونی, 2011 & ص462.
  57. ۵۷٫۰ ۵۷٫۱ ۵۷٫۲ ۵۷٫۳ مایکلز, 2004 & صص33–36.
  58. ویتزل, 1995 & صص8–12.
  59. ویتزل, 1997 & صص1–3.
  60. ۶۰٫۰ ۶۰٫۱ ویتزل, 1997 & صص8–12.
  61. مایکلز, 2004 & صص36–38.

پیوندهای بیرونی

[ویرایش]



خطای یادکرد: خطای یادکرد: برچسب <ref> برای گروهی به نام «web» وجود دارد، اما برچسب <references group="web"/> متناظر پیدا نشد. ().